چه اتفاقی افتاد که ظروف یک بار مصرف وارد پروسه نذری دادن شد؟؟
تا قبل از ده سالگی که هنوز استفاده از ظرف های پلاستیکی مرسوم نشده بود،در چنین روزهایی،مادرم یا خاله بزرگم کاسه های ملامین گلسرخ را از ته گنجه چوبی خارج میکردند و تمییز میکردند و توش آش منقش به عطر خوش نعنا داغ را میکشیدند.
و بعد نوبت من بود.سینی بزرگی در دست زنگ خانه همسایه ها را میزدم و دم در خانه ها چشم انتظار ظرف پر شده از شکلات و بیسکوئیت و شیرینی،این پا و آن پا میکردم.فکر کنم همسایه های قدیمی هنوز برق نگاه کودک سینی به دست و مشتاق ده سال پیش را به یاد دارند...